یگانه ترین یار
نویسنده: مینا ومحمدرضا(84/3/22 :: 2:0 عصر)
خلوتگاه دو عاشق
تنها با تو ، فقط با قلب تو ، بی تو زندانی است این دنیای عاشقی با تو می گویم درد دلم را در این سکوت بی انتها می گویم راز تنهایی ام را تا تنها صدای درد دل مرا گوش کنی و در این سکوت عاشقانه تنها درد دل مرا بشنوی و احساس کنی
بگو عزیزم ، هر چه دل تنگت خواست به من بگو تا قلب عاشقم حرفهای تو را درک کند لحظه های بی حوصله ، سر به زیر ، سرها همه بر روی پا و دستها همه در بغل بگو درد دلت را عزیزم از همان خلوتی که با خود گرفته ای!
کاش در کنارم بودی تا دست در دستانت بگذارم و سرت را بر روی شانه هایم میگذاشتی و درد دلت را در گوشم زمزمه میکردی
اما قطره ای از اشکهای چشمانم بر روی گونه هایم اشکهایی از روی دلتنگی و غم دوری دلتنگی مرد همیشه تنها ، در گوشه ای از خلوتگاه خودش که با خدای خودش درد دل میکند اشک می ریزد چقدر لحظه سردی است ، آروزی شانه های یارش را در آن لحظه میکند آرزوی دو دست گرم را دارد که دستان سردش را بگیرد
آرزوی بوسه دارد ، آرزوی نوازش دارد خلوتگاهی خلوتر از گذشته ، چشمانی خیستر از گذشته و دلی تنگ تر از گذشته عزیزم می مانم در همین سکوت عاشقانه ام تا شاید روی صدای آن قدمهایت ، صدای نفسهایت این سکوت خلوتگاه مرا بشکند و ما با هم در همین خلوت شبانه در کنار هم یه خلوتگاه پر از عشق داشته باشیم
تنهای تنها بودم ، با تنهایی درد دل میکردم ، من بودم و یک دنیا تنهایی
تو آمدی و مرا عاشق کردی، عاشق آن قلب پر از محبتت کردیمرا در این دنیای عاشقی در به در کردی.بدان که من به آسانی گرفتار تو نشدم ! در این راه عاشقی سختی کشیدم ، درد کشیدم ، انتظار سختی کشیدم تا با تو و عاشق تو بمانم.
تو با ماندنت در کنارم کاری کن که همه این سختی ها را از یاد ببرم
اینک که من گرفتار تو شدم و راهی برای بازگشت به سوی تنهایی ندارم تا آخر راه با تو می مانم ، بدان که برای عشقت جان خواهم داد.
زندگی ام فدای تو ، این قلب کوچک و پر از غمم برای تو ، این همه احساس پر از عشق در وجودم نیز تقدیم به توبدان که بیشتر از همه چیز دوستت دارم ، دوستت دارم ، دوستت دارم و دوستت دارمباز می نویسم که دوستت دارم ، عزیزم خیلی دوستت دارم
تکرار مکرر کلمه دوستت دارم را باز به زبان خواهم آورد تا بیشتر از هر لحظه ای باور
کنی که من بیشتر از هر زمانی و بیشتر از هر چیزی دوستت دارم عزیزماینهمه سختی و اینهمه انتظار و اینهمه غم و غصه در این لحظه های عاشقی نشان از عشق و دوست داشتن من نسبت به تو می باشد.
تو باور نکنی خدای عاشقان باور دارد که دوستت دارم
کلمه مقدس دوست داشتن و ابراز آن به تو با گفتن آن کلمه نیست ، با نوشتن و یا حس کردن آن نیست ، باید با ماندن تا آخرین لحظه زندگی ام به تو ثابت کنم که دوستت دارم.
قدر مرا بدان ای یار ، غرورم را در آن سرزمین تنهایی ها شکستی ، مرا تسلیم آن قلب پاک از عشقت کردی ، مرا در این دنیای عاشقی دربه در کردی ، مرا وابسته آن قلب پر از محبتت کردی ، اینک که تو مرا عاشق کردی بیا و تا پایان راه با من باش .بیا و مرا پشیمان از این عاشق شدن نکن و مرا وسوسه نکن که دوباره با تنهایی باشم
تنهای تنها بودم ، اما اینک با تو هستم ، هستم می مانم و خواهم ماند و بارها گفته ام و میگویم و خواهم گفت که دوستت دارم ، باز میگویم که دوستت دارم … دوستت دارم و دوستت دارم ……. آری دوستت دارم
این کلمه را از حفظ نمیگویم ، این کلمه مقدس را از ته دلم میگویم . آری از ته دلم با صدای
خیلی آهسته آنقدر که خودم هم نشنوم میگویم
دوستت دارم
(مینا)
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کل بازدید:9400
بازدید امروز:10
بازدید دیروز:0
اوقات شرعی
درباره خودم
لوگوی خودم
حضور و غیاب
اشتراک
آرشیو