گفت بگو دوستم داري ؟ تمام وجودم مي لرزيد نوشتن تا گفتن خيلي سخت بود اما با نيروي عجيبي تكرار كردم دوستت دارم بيشتر از اونچه تو مي پنداري .... گفت بگو باز هم بگو ..... چقدر تشنه ي شنيدن از لبهايش بودم تا باز هم برايم بخواند از دلش .... گفته با او بگويم دوستت دارم تا بي نهايت گفتم با من بگويد هميشه دوستت دارم ..... مگر فاصله مي تواند قلبم را از من بگيرد هرگز ..... من با مرگم با تو خداحافطي مي كنم اين را يقين بدان ..... اي دليل زندگي ماهي بدون آب ميميرد من بدون تو ..................... سلام به دوستان خوبم ........ متن بي نهايت دلنشيني بود حرفاي دل من دل شما ..... الهي هر روز اين دلبستگي بيشتر از ديروز ..... ممنونم از حضور مهربانتان ..... موفق و سلامت باشيد ....