يادت هست آيينه که شکست چهره مان هزار تکه شد نميدانستم کدام تکه منم و کدام تکه تو ...! و تو چقدر ترسان بودي که مبادا ... چيني دل نيز ترک بردارد از نا گفته هايي که بي هيچ گفتگو در ميانمان گذر کردند و رفتند .! چقدر عجيب بود سيب سرخي که به واژه مبدل شد و تو نيز ندانستي سيب را چه کسي بلعيد و من هنوز هم از هبوط خويش خوشنودم~